روح الله خوانی (5)
بسم الله الرحمن الرحیم
...مجلس شوراى اسلامى مجلس مشورت است، مجلسى است که باید متفکرین، آقایان مسائلى که مایحتاج ملت است و کشور است در میان بگذارند و با هم مشورت کنند، مباحثه کنند فقط آن چیزهائى که مربوط به ملت است و به اسلام. مجلس شوراى اسلامى که شما آقایان وکیل هستید از طرف ملت براى خدمت در آن بنگاه ، باید آنکه دلخواه ملت است در آنجا طرح بشود و آنچه دلخواه اسلام است بحث و مشورت بشود و به ترتیبى که مقرر است تصویب بشود و همه چیزش اسلامى باشد. اغراض شخیصه را باید همه ما کنار بگذاریم. فرضا که من با شما خداى نخواسته یک حساب و خرده دارم این در مجلس نباید در مجلسى که مجلس اسلامى است نباید این خرده حسابها را آنجا به آن رسید. مجلس شوراى اسلامى در یک محفظه سربسته نیست که اگر خداى نخواسته انحرافى در آن پیدا شد همان اجزاء خود مجلس بفهمند، این سرباز است و رادیو و تلویزیون این را منتشر مىکند همه ایران مىبینند و مىشنوند و خارج از ایران هم تا آنجائى که موج اینها مىرود آنها هم مىشنوند و مىفهمند که چه شده است. اگر بنا باشد که خداى نخواسته از اول صف آرائى بشود براى جنگ اعصاب و آن مجالسى که در زمان طاغوت بود، آن مجالس، باز محتوایش تکرار بشود، این مجلس اسلامى نیست و آقایان به وظیفه شرعى و الهى خودشان عمل نکردهاند. من امیدوارم که آقایان بدون اینکه جهات نفسیت را در نظر داشته باشند و بدون اینکه اغراض خودشان را و مخالفتهاى شخصى که با اشخاص دارند در نظر داشته باشند، به آن چیزى که وکیل او، به آن چیزى که در آن چیز وکیل هستند، اندیشه کنند و مباحثه کنند و شور کنند. شورى که در محیطى واقع شد که اسلامى است و اخلاق اسلامى است منتهى به جنگ نمىشود، منتهى به آن مسائلى که در آن مجلسها و بعضى از آن مجلسها واقع مىشد که انصافا شرم آور است نمىشود باید همانطورى که تا حالا تحولات زیادى پیدا شده است در این ملت شما که وکیل از جانب ملت هستید و عصاره فضائل ملت هستید، باید در آنجا همان معنائى که مامور آن شدید از طرف ملت، همان معانى باشد. ملت یک ملت اسلامى است و اسلام را مىخواهد و احکام اسلام را مىخواهد شما وکیل نیستید که بروید آنجا بنشینید و حسابهائى که خودتان با هم دارید صاف کنید اگر یک همچو کارى بشود، این انحراف است و غصب است آن محل براى شما. شما باید (انشاءالله همین طور هم هست) شما باید در آنجا معلم اخلاق باشید و از براى همه کشور، براى اینکه مطالب شما به همه کشور بسط پیدا مىکند. وقتى که همه مردم در تمام کشور دیدند که این وکلایشان با راستى و صداقت در خدمت کشور هستند و در خدمت اسلام هستند و مناظرههائى که مىکنند مناظرههاى اسلامى است و بحث و تفتیش اسلامى است، این یک تعلیمى مىشود به همه افرادى که در این کشور هستند و به آنجائى که این موجها مىرسد در خارج کشور. ماباید همه قشرها را تربیت کنیم. شماها باید در مجلس که مىروید علاوه بر اینکه مسائلى که طرح مىشود که مورد احتیاج ملت است باید آنها را در آن طرح کنید، با سلاح اخلاق اسلامى وارد بشوید و با آن سلاح مردم را تربیت کنید که وقتى چند سال از مجلس گذشت، در مردم آثار گفتگوهاى شما و مناظرات شما پیدا باشد. از مجلس منعکس مىشود کارهاى شما، علاوه بر اینکه خداى تبارک و تعالى حاضر است در همه جا و ناظر است در همه جا و پروندههاى همه شما پیش اوست و همه عالم، علاوه بر اینکه باید ملاحظه کنید که در حضور خداى تبارک و تعالى هستید و هر نفسى که مىکشید در حضور او هست و هر کلمهاى که ادا مىکنید در محضر مبارک خداى تبارک و تعالى هست و در محضر خداى تبارک و تعالى و برخلاف دستور او جرم عظیمى است و باید ناظر بدانید خدا را بر اعمال خودتان، باید شما دیگران را هم تربیت کنید همه اشخاصى که در هر مرکزى هستند باید آن مرکز را به صورت یک تعلیمگاه در آورند همانطورى که در صدر اسلام آن که رئیس دولت بود و آن که سردار بود، سردار لشگر بود با اعمال خودشان مردم را تربیت مىکردند، با حرفهاى خودشان، با کردار خودشان مردم را تربیت مىکردند. باید ما که دعوى این را داریم که مسلمان هستیم و تابع اولیاى اسلام هستیم، باید ما هم با کردار و رفتار خودمان تربیت کنیم مردم را. اگر خداى نخواسته انحرافى در مجلس پیدا بشود، چون منعکس مىشود به همه جا ممکن است که انحراف در سطح گستردهاى پیدا بشود و مسوولیت بزرگ باشد. چنانکه اگر انحرافاتى را شما به واسطه اعمال و افعالتان از ملت سلب کنید، اجر بسیار بزرگى را دارید، اجر انبیا را دارید. از الان بناى بر این نگذارید که ما یک جبهه کذا و یک جبهه کذا، از اول بناى مبارزه باشد، مبارزه نیست، مباحثه است، مباحثه، مباحثه نرم اسلامى. مىخواهید هر کدام مسائلى که دارید به دیگرى بگوئید با برهان، با بیان، البته باید بگوئید اما مبارزه ندارید با هم. همه براى اسلام هستید و خدمتگزار اسلام هستید و مىخواهید براى اسلام خدمت بکنید. از حالا بنا نگذارید به اینکه یک جبهه بندى کنید، یک دسته این طرف، یک دسته آن طرف و همان کارهائى که در مجالس سابق مىکردند و همان دعواها و نزاعهائى که به انحطاط مىکشید خودشان و ملت را و من نمىدانم آیا در مجالس خارج از این کشور یک همچو نزاعها و داد و قالها و بدگوئىهائى بوده است که تقلید کردند اینها از آنها یا نه ابتکار بوده، این را من اطلاع ندارم، لکن على ایحال، چه تقلید از دیگران بوده است و چه ابتکار خودشان بوده است، یک امر بسیار مشوه بدى بود که تلخى او در ذائقه باید بماند تا آخر و من امیدوارم که کارهاى شما آن تلخىها را از ذائقهها بزداید.
صحیفه نور ج 12 صفحه 117